روزهای جدایی و عکس های بابایی و دایی
سلام سلام دایی جون فدات عزیزم دایی جون می دونم باید یخورده دلخور باشی روزی که وبلاگت نگاه می کنی که چرا دیر به دیر ابدیتش می کنم .به جون دایی قربونت وقت نمی کنم می دونم اینم شاید بهانه باشه ولی دایی جون زندگی امروزه یخورده بی حوصله گی شده و حوصله نداریم ، عزیزم اما اینا هم تمام قصه نیست اخه دایی خیلی این روزها دودل شدم و دارم تصمیمی می گیرم برای کارم چون می خوام کوچ کنم برای کار به شهر دیگه یعنی میخوام برم پیش دایی بزرگت . خیلی این روزها سر در گم هستم ولی دایی هنوز همون هیجان ها رو دارم .اما دل کندن از این شهر با تمام خاطراتش خیلی برام سخته ولی دایی جون زندگی هستش و اینم یه تجربه. خب اینم اوضاع احوال خودم .مامانی هم&n...
نویسنده :
دایی جون
0:12